هشتم مارس در تقویم دنیا اهمیت پررنگی دارد اما روز جهانی زن ۲۰۲۳در سایه اعتراضات ایران، رنگ دیگری به خود گرفته است.
روز جهانی زن ۲۰۲۳، فرصتی برای پاسداشت مبارزه زنان ایران طی ماههای گذشته در نبردی تن به تن با حکومتی مذهبی و مردسالار است. درنگی برای نگاهی به اینکه زنان ایران چه بهایی در آرزوی آزادی پرداختهاند و چگونه مردان سرزمینشان را در این سفر بیباکانه و بدون بازگشت به نقطه ترس، با خود همراه کردند.
هشت مارس ۲۰۲۳ فرصتی است برای تلنگری به زنان جهان که نباید حقوقشان را تکتک، آرامآرام و به سادگی از دست بدهند. چرا که همان حقوق، ولو اینکه در زمان از دست رفتن کوچک به نظر برسند، را گاه باید در جدالی سهمناک و خونین باز پس گرفت.
روز جهانی زن ۲۰۲۳ روزی است که فعالان حقوق زنان در سراسر جهان عهدشان با خیزش انقلابی ایران را تازه کردهاند و از سران کشورها خواستهاند تا در کنار زنان ایران بایستند. گرچه اعتراضات مردمی تحت حکومت جمهوری اسلامی، چیز تازهای نیست؛ اما زنان و مردان ایران این بار، بیش از هر چیز دیگر، برای آزادی انسان و جهان، برای «زن، زندگی، آزادی» سینه سپر کردهاند.
رمز موفقیت جنبش اخیر زنان در جنبش انقلابی را در زیر بخوانید.
این تحلیل در وبسایت وورکرز لیبرتی منتشر شده است.
شعارهای اعتراضات ایران تندرویانه است و از اصل موضوع (سرنگونی جمهوری اسلامی) منحرف نمیشود؛ یکی از بهیادماندنیترین شعارها این بود :«اگر با هم یکی نشیم، یکی یکی کشته میشیم.»
و البته که این شعاری است درخور جنبشی که پایدار مانده و جهانی شده است. آن حس یکی شدن با دیگری، برای ایستادن چشم در چشم جمهوری اسلامی، ضروری است. مردم ایران، طی ماههای گذشته و فراسوی مرز جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، اتنیک و مرز، با هم روانه خیابانها شدهاند.
اما این اتحاد زمانی خاصتر است که به زنان معترض در ایران نگاه کنید. زنانی که ابتدا در برابر حجاب قد علم کردند؛ وقتی جان مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد، بهخاطر چند تار مو از دست رفت، زنان ایران بالیدند و به قلب مردسالاری تاختند.
جنبش اخیر در ایران (که نخستین انقلاب زنانه نامیده شده است) از اعتراض به حجاب آغاز شد و آنچه آن را از جنبشهای پیشین متفاوت میکند این است که مردان هم در اعتراضات به زنان پیوستند و با حمایت خود نشان دادند که مشکل زنان ایران، مشکل مردان ایران است.
گرچه حجاب از ابتدای جنبش هم تمام مسئله نبود؛ اما از سر برداشتن حجاب اجباری و چیدن مو، در هوا چرخاندن روسریها و سوزاندن آنها، به نماد «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شد و در مرکزیت آن قرار گرفت.
معترضان در ایران خوب میدانند که حجاب آنقدر برای جمهوری اسلامی مهم است که از سر برداشتن آن میتواند دودمان رژیم را به باد بدهد. از ابتدای انقلاب اسلامی ۵۷ هم خمینی حجاب را به عنوان رکنی از ارکان ایدئولوژیک جمهوری اسلامی علم کرد تا با آن زن و مرد، مردم، را از هم جدا کند؛ مردمی که دچار تفرقه باشند سردرگم هم میشوند و سرنگون کردن حکومت هم از دستشان برنمیآید.
در جنبش اخیر، به جز مسئله حجاب که از ارکان حکومت مردسالار جمهوری اسلامی است، باید ازتبعیض اتنیکی هم حرف زد.
زن بودن مهسا امینی، در سوگواری جمعی ملی برای او موثر بوده اما نباید از یاد برد که اتنیک او هم مهم است. روز جهانی زن مجالی برای آن است که به زنان در کنار اتنیک آ»ها نگاه شود. فرصتی برای یادآوری اینکه نامهای کردی در حکومت جمهوری اسلامی ممنوع است و خانوادهها نمیتوانند بر فرزندانشان نام کردی بگذارند. مهسا امینی، در خانواده ژینا بود اما در ایران و جهان مهساست.
نمیشود هویت کرد مهسا امینی را از زن بودن او جدا کرد؛ مخصوصا اینکه شعار «زن، زندگی، آزادی» خود صاحب اصلیتی کردی است. شعاری که حالا در سراسر جهان طنینانداز شده تا موجز و خلاصه و تنها در سه واژه، بیانگر مبارزه زنان برای در آغوش کشیدن آزادی باشد.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با زنان ایران آغاز شد، متعلق به همه مردم ایران است و جنبشی است که باید با ابراز روشن نارضایتیهایش، جویای تحول شود و کشوری دموکراتیک بسازد. برای دست یافتن به این مقصود، زن و مرد، مردم ایران، باید زیر پرچم «زن، زندگی، آزادی» گرد بیایند تا لوای جمهوری اسلامی را به زیر بکشند.