آیا حقِ داشتن «مرخصی با حقوق» در روزهای قاعدگی، نوعی زن‌ستیزی است؟

جمعه ۱۴۰۲/۰۴/۰۹

آموزشِ «احساس شرمندگی در طول قاعدگی» تبعیض آشکاری است که طی قرن‌ها به نیمی از جمعیت جهان تحمیل شده است. پس از اینکه اسپانیا به‌عنوان اولین کشور اروپایی، قانون حق داشتن مرخصی با حقوق را در دوران قاعدگی تصویب کرد، برخی با آن مخالفت کردند. آیا این قانون نوعی زن‌ستیزی است؟

کیسه آب گرم، انقباضات شدید، احساس ضعف، روزهای بی‌حوصلگی همراه با درد، روزهایی که هر ماه و برای سال‌ها تکرار می‌شوند ... چرا زنان مجبور به مخفی کردن روند طبیعی بدن خودشان به‌عنوان امری شرم‌آور هستند؟ چرا با وجود درد و فشار روحی که خارج از کنترل آن‌ها هنگام قاعدگی پیش می‌آید، باید خجالت بکشند؟

همه ما به‌عنوان انسان‌های متمدن دوست داریم شخصیت مناسب و برازنده‌ای در اجتماع داشته باشیم و از رفتارهای نابه‌جا تا حد امکان دوری کنیم. اما آموزشِ «احساس شرمندگی در طول قاعدگی» به زنان و دختران به عنوان یک رفتار پسندیده، تبعیض آشکاری است که به نیمی از جمعیت جهان طی قرن‌ها تحمیل شده است.

پس از اینکه اسپانیا به‌عنوان اولین کشور اروپایی، قانون حق داشتن مرخصی با حقوق را در دوران قاعدگی تصویب کرد، برخی مخالفت خود را با این طرح نشان دادند. اما نکته غافلگیرکننده این بود که برخی زنان و از جمله چهره‌های مطرح هم، از این اتفاق استقبال نکردند.

آیا با دیدن این واکنش‌ها به این نتیجه نمی‌رسید که این نوع برخورد نتیجه سال‌ها نگاه نادرست به زنان، زنانگی و مسائل طبیعی حول آفرینش زن باشد؟ طرز فکری که باعث شده برخی از زنان حتی در کشورهای پیشرفته، قاعدگی را یک نقطه ضعف بدانند و راهی جز انکار آن تصور نکنند.

آیا حالا که بعد از سال‌ها مبارزه، قدم‌های کوچکی برای درهم شکستن این تابو در محل کار برداشته شده، زنان از ترس از دست دادن شغل خود یا بازماندن از پیشرفت‌های شغلی باید با روند طبیعی بدن خود مبارزه کنند و به نوعی دیگر آن را مخفی کنند؟

یکی از زنان مطرح مخالف با این طرح، جنی موری روزنامه‌نگار، مجری و نویسنده ۷۳ ساله انگلیسی است. روزنامه دیلی‌میل نظر او را راجع به تصویب قانونی مشابه برای زنان بریتانیایی جویا شده است.

جنی خطاب به زنان می‌گوید، این مرخصی ما را دهه‌ها به عقب خواهد برد. من از نسل فمینیست‌هایی هستم که برای از بین بردن باورهای غلط در مورد قاعدگی بسیار سخت تلاش کردند. شاید پاسخ من به این پیشنهاد که زنان بریتانیایی باید از هم‌عصران خود در اسپانیا، اندونزی، کره جنوبی، زامبیا، تایوان و ژاپن پیروی کنند و به آن‌ها حق مرخصی قاعدگی با حقوق بدهند، خوشایند نباشد.

بله بلند بلند فریاد می‌زنم: «به خاطر خدا، دخترا، مرد باشید!» من می‌دانم که این اظهارنظر از سوی یک فمینیست تاحدودی نامناسب است، اما همه زنان بیولوژیک از آنچه به‌عنوان «نفرین» یاد می‌شود رنج می‌برند.

مردهای بیولوژیک مجبور نیستند هر ماه خونریزی کنند تا توانایی تولید مثل خود را تضمین کنند. آن‌ها از دردهای قاعدگی مکرری که اکثر ما تجربه کرده‌ایم رنج نمی‌برند و هرگز ترس پخش شدن لکه ناخوشایند در پشت شلوارشان را تجربه نکرده‌اند.

از طرف دیگر، نسل من تجربه‌های زیادی در این مسیر دارد. ما مجبور شدیم با همه مزخرفاتی که ما را فقط برای خانه مناسب می‌دانست مبارزه کنیم. جایی که بتوانیم با یک کیسه آب گرم روی شکم‌مان و داروهای مسکن خودمان را آرام کنیم و برای همکاران مردی که ممکن است با دیدن خون از هوش بروند، هیچ خطر شرم‌آوری ایجاد نکنیم.

جنی می‌گوید با خواندن کتاب «خواجه زن» نوشته ژرمن گریر، یاد گرفتم شجاع باشم و فرضیاتی را به چالش بکشم که جاه‌طلبی‌های هر زن شاغلی را محدود می‌کند.

توصیه ژرمن این بود که به عملکرد بدنی بسیار مسخره خود افتخار کنیم. دیگر از آنچه مردان به‌عنوان سلاحی برای تضعیف زنان استفاده می‌کنند، شرمنده نباشیم و هر چند روز در ماه را که قاعده می‌‌شویم پنهان نکنیم.

همان‌طور که او گفت، این یک عملکرد طبیعی بدون شرم بدن است. ما هرگز نباید پد بهداشتی را زیر آستین یا کیف دستی پنهان کنیم. ژرمن عقیده داشت، آن‌ها را به نمایش بگذار، اجازه بده در راه دستشویی دیده شوند.

جنی می‌گوید، هرچه در این مورد بازتر عمل کردم، از طرف همکاران مرد کمتر بی‌ادبی و بد‌اخلاقی دیدم. آن‌ها متوجه شدند زمانی که پریود می‌شوم نیز به‌خوبی توانایی انجام کارهایم را دارم.

نسل‌‌های جوان با غر زدن در مورد دوره‌‌های قاعدگی و گُر گرفتگی زنان، آسیب‌‌های وحشتناکی به زندگی کاری زنان وارد می‌‌کنند.

نسل من، فمینیست‌های موج دوم بسیار سخت تلاش کردند تا افسانه‌های مربوط به قاعدگی را از بین ببرند. برخی از ما سندرم پیش‌قاعدگی داشتیم، اما همچنان کارهایمان را با توانایی بالا انجام دادیم.

تعدادی از ما درد عذاب‌آوری را تجربه می‌کردیم که در آن زمان علت اصلی آن معلوم نبود اما سال‌ها بعد به عنوان «آندومتریوز» تشخیص داده شد. ما برای انجام تحقیقات پزشکی بهتر و کمک به تشخیص مشکلات جدی رحمی جنگیدیم، همه ما تلاش کردیم تا شرایط را برای نسل بعد بهتر کنیم.

احساس می‌کنم نا امید شده‌ام. شاید کسانی که در اسپانیا فکر می‌‌کنند کارفرمایان باید مرخصی با حقوق برای روزهای قاعدگی ارائه دهند، سعی دارند مهربان و باملاحظه باشند. اما آن‌ها در اشتباه هستند. آن‌ها در حال بازی با همان کلیشه‌های قدیمی هستند. درحالی‌که به نظر می‌رسد زنان جوان فکر می‌کنند باید سپاسگزار باشند.

من را بدبین صدا کنید؛ اما به نظر من این، نوعی زن‌ستیزی است.

چه شرکتی فکر می‌‌کند این ایده خوبی است که قول بدهد برای یک دوره کوتاه مرخصی ماهانه، حقوق پرداخت کند؟ تعیین دستمزد برای کارهایی که به‌طور منظم انجام نشده است، چه نفع اقتصادی دارد؟ وقتی که نتیجه هزینه این سیاست «مهربانانه و متفکرانه» به خانه‌نشینی برسد.

به نظر شما چه گفت‌وگوهایی در اتاق‌‌های هیات مدیره در جریان است؟ چیزهایی شبیه به این: «خدایا، این زنان، برای ما خیلی هزینه دارند. مرخصی قاعدگی می‌خواهند. مرخصی زایمان هم که دارند. اکنون آن‌ها در مورد توجه ویژه برای دوران یائسگی صحبت می‌کنند. شاید برنامه مالی عاقلانه این باشد که بگذاریم همه آن‌ها به خانه بروند و مردان را استخدام کنیم. آن‌ها این مشکلات را ندارند.»

البته باید بگویم مرخصی زایمان هرگز یک تقاضای غیرمنطقی نبوده و درخواست برای مراقبت از کودک در محل کار نیز چنین نیست. اما در مورد قاعدگی یا یائسگی این‌طور نیست.

زن بودن با مرد بودن فرق دارد. مراحل زندگی باروری ما می‌تواند و اغلب باعث درد می‌شود، که یک کار فرمای خوب آن را تشخیص می‌دهد.

در ضمن همه شما خانم‌های جوان و میان‌سال لطفا دست از ناله کردن بردارید. یائسگی و قاعدگی، معلولیت نیستند؛ بله، بدون شرم می‌گویم: «مرد باش و به کارت ادامه بده!»

با دیدن نظر جنی موری و هم‌فکرانش می‌توان گفت راه رسیدن به حقوق برابر و برخورداری از احترام اجتماعی مناسب، همواره مسیر ناهمواری بوده است.

شاید کسانی مثل جنی فراموش کرده‌اند وقتی خودشان به عنوان زنان جوان در حال مبارزه برای از بین بردن تبعیض‌های اجتماعی زاده تفکر نسل‌های قبل از خود بودند و یقین داشتند هر زنی شایسته برخورداری از آن حقوق برابر است، با مخالفت قاطعانه برخی از زنان هم‌عصرشان دست و پنجه نرم کرده‌اند. کسانی که به هزاران دلیل و باور غلط، شرایط موجود را برای خود و سایر زنان کافی می‌دانستند.

گویی برخی از زنان بدون این که متوجه طرز فکر واپس‌گرایانه خود باشند، به نوعی و در درجات متفاوت، خود را «سربار مردان» می‌دانند.

اما نکته امیدوارکننده این است که تعداد بی‌شماری از زنان و دختران نسل جدید در سراسر دنیا به حقوق خود آگاه بوده و برای به دست آوردن آن در حال مبارزه هستند. حتی اگر این مبارزه به اندازه قدم‌های کوچک در محیط خانواده باشد. زیرا عدالت‌خواهی یک حرکت پیوسته و رو به جلوست.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
خبرها
خبر ورزشی
سیاست با مراد ویسی

شنیداری

پادکست‌ها