هم‌زمان با حذف و سرکوب تشکل‌ها و جریان‌های اجتماعی مستقل و نهادسازی سیاسی، جمهوری اسلامی در پروژه‌ای با شعار «بازگشت به مساجد» سودای اجرای برنامه‌ای با هدف تسلط بر جامعه از طریق توسعه مساجد را دارد.

در سال‌های اخیر، از خامنه‌ای و رئیسی در راس حکومت گرفته تا مقام‌های سازمان تبلیغات اسلامی و حتی فرماندهان سپاه پاسداران آشکارا تاکید کرده‌اند که مسجد باید به محور و پایگاه اصلی هرگونه فعالیت حوزه‌ عمومی تبدیل شود.

این سیاست به موازات افزایش چشمگیر بودجه نهادهای مذهبی و نظامی که هر سال مشاهده می‌شود، در حال اجراست.

مقام‌های حکومت نه‌تنها در حال تقویت شبکه بزرگی متشکل از ۷۰ هزار مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی متعهد هستند، بلکه می‌خواهند کارکرد سایر نهادهای دولتی و غیردولتی از فرهنگ و هنر گرفته تا آموزش و اطلاع‌رسانی را نیز منحصرا به مساجد واگذار کنند.

آموزش؛ مسجد به جای کلاس درس

مقام‌های آموزش و پرورش و حوزه علمیه بارها بر پیوند بین نهاد مدرسه، مسجد و حوزه تاکید کرده‌اند.

نسل جوان و نوجوانی که با دسترسی به فضای مجازی توانست خود را تا حد بسیاری از قید خط قرمزهای اسلامی،‌ سیاسی و اجتماعی حکومت برهاند و حتی با زبانی تند و تیز به جبهه مخالف حاکمان تبدیل شود، هدف اول این پروژه بزرگ است.

اعتراضات فراگیر دانش‌آموزی در مدارس سراسر کشور با دیوارنویسی،‌ سوزاندن مقنعه، آتش زدن عکس خمینی و خامنه‌ای و پایین‌ کشیدن قاب عکس آن‌ها از دیوار کلاس‌ها، بیش از پیش مقام‌های نظام را نگران پایگاه اجتماعی خود کرده است.

خامنه‌ای در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ گفت آموزش و پرورش در کنار بحران کرونا از «فتنه و اغتشاشات» ضربه خورده و در همان سخنرانی خواستار زنده کردن «هویت اسلامی ایرانی» در دانش‌آموزان و همچنین حضور این قشر در مساجد شد.

اکنون مسجد به ساز و کار حکومت برای شستشوی مغزی نسل جوان و همراه‌سازی آن‌ها تبدیل شده است.

از یک سو، برای سرمایه‌گذاری روی کارکرد آموزشی، وزارت آموزش و پرورش ۲۵ هزار طلبه را در مدارس وارد کرده و از سوی دیگر سه هزار و ۵۰۰ طلبه هم به عنوان معلم استخدام شده‌اند. رقمی که در حال افزایش است.

رضا مرادصحرایی در راس وزارت آموزش و پرورش با نادیده‌انگاری وظایف بخشی و حرفه‌ای این نهاد، گفتمانی تماما ایدئولوژیک به کار گرفته و مسجد را از «بهترین موقعیت‌های تربیتی» برای دانش‌آموزان تعریف می‌کند.

در طرح‌هایی دیگر کارکرد مدارس هم از سوی مقام‌ها هدف دستکاری قرار گرفته است.

روزنامه هم‌میهن در گزارشی از اجرای طرح مدارس «مسجد محور» گزارش داد که طی آن دانش‌آموزان در مقطع ابتدایی شهریه‌‌های میلیونی می‌پردازند و از صبح تا بعد از ظهر در مسجد آموزش می‌بینند.

آموزش مسجدمحور فقط مدارس را در بر نمی‌گیرد؛ دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه بر ارتباط مهدکودک و پیش‌دبستانی با مساجد تاکید می‌کند و حوزه علمیه و بسیج پای نفوذ پرورش اسلامی را تا دوره «جنینی» نیز باز می‌کنند. نماینده خامنه‌ای در خراسان رضوی هم به صراحت آموزش عالی را هدف قرار داده و می‌گوید «دانشگاه‌ها تبدیل به مسجد شود».

این پروژه به لحاظ جغرافیایی نیز گسترده است و در بسیاری از شهرستان‌ها و استان‌ها در حال اجراست.

به عنوان مثال در خراسان جنوبی دانش‌آموزان پایه دوم هر هفته دست‌کم یک ساعت از کلاس درسشان در مساجد برگزار می‌شود.

ده‌ها دستگاه‌ها و نهاد ایدئولوژیک، و در محوریت آن سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه علمیه در کنار وزارت آموزش و پرورش محور پیشبرد این پروژه شده‌اند.

فرهنگ؛ مسجد به عنوان استیج و رسانه

عرصه فرهنگ و رسانه ایران تحت سیاست‌های انقلابی-ایدئولوژیک کاملا اسلامیزه، نظامی و امنیتی شده و استقلال و آزادی عمل خود را از دست داده است.

خامنه‌ای در سخنانش بارها به تاثیرگذاری موسیقی و سینما اذعان کرده و حتی به مقایسه آن با «منبر» روحانیون پرداخته است. او برای نشان دادن حساسیتش به این عرصه‌ها هشدار داده که اهالی هنر باید مثل واعظان مذهبی «مواظب حرف زدن و لغتی که به کار می‌برند باشند» تا مبادا «جوانی به دین بی‌اعتقاد شود». او سینما را هم «کلید» معتقد کردن جوانان می‌داند.

در قوه مجریه، وزیر ارشاد، با زبانی رک خط مشی‌ اعلامی خامنه‌ای را اجرا می‌کند تا به قول او، قدرت فرهنگ و هنر «در خدمت ارزش‌های دینی» قرار گیرد. هر چند، این خط مشی در همه دولت‌های پیشین نیز با حد و حدود متفاوتی در حال اجرا بوده است.

بخشی از این اسلامی‌سازی و تحمیل مذهب بر هنر با تشدید سیطره نهاد مسجد و انتقال کارکردهای فرهنگ و اطلاع‌رسانی به این پایگاه مذهبی در حال اجراست.

دبیر ستاد امر به معروف با اشاره به محتوای سینما که از نظر او باید دینی شود، تاکید کرده «سینما در کنار مسجد» تعریف شود.

با همین فرمان، استیج بسیاری از برنامه‌های موسیقی، تئاتر و نمایش به مساجد منتقل شده است. در اسفندماه اخیر، تحت عنوان «جشنواره ملی تئاتر شبستان» نمایش‌های گوناگونی در مساجد به اجرا در آمد.

اجرای تئاتر «زال و سیمرغ» در مسجدی در تهران

این مدیریت انحصارطلبانه فرهنگی در حوزه مطبوعات،‌ رسانه و اطلاع‌رسانی نیز مشهود است.

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد در همین زمینه بر «تربیت خبرنگار در مساجد» تاکید دارد. از سویی هم با گسترش «ارتش سایبری» حکومت، نهادهای حوزه علمیه برنامه تربیت «طلاب رسانه‌ای» از طریق آموزش خبرنگاری به روحانیون را کلید زده‌اند.

سازمان‌های دولتی سعی کرده‌اند با آموزش هنر به طلاب و اهالی مسجد، فرهنگ را با سلیقه حاکمان مذهبی بازتعریف و تنظیم کنند. حوزه هنری زیر نظر وزارت ارشاد نهادی به نام «تئاتر مردمی بچه‌های مساجد» تشکیل داده و در قالب آن بازیگر، نمایشنامه‌نویس و کارگردان « مسجدی» تربیت می‌کند.

این انحصارطلبی ایدئولوژیک تا جایی پیش رفته که حتی انسیه خزعلی، معاون رئیسی در امور زنان با حمله به سلبریتی‌های هنری خواستار پوشاندن لباس بازیگری و فیلم‌سازی به تن طلاب زن شده است.

رگه‌های این تمامیت‌خواهی در عرصه‌های مدنی و شهری جریان یافته و سازمان تبلیغات اسلامی اعلام کرده فرهنگسراها باید جمع شوند و کارشان به مسجد واگذار شود. معاون این سازمان گفت «وقتی مسجد هست، چرا فرهنگسرا و سرای محله ایجاد می‌کنید؟»

در نتیجه، از یک سو مسجد به محل اجرای نمایش هنری تبدیل می‌شود تا از این طریق بر محتوا مسلط شوند و از سوی دیگر طلاب و نیروهای مسجدی به رشته‌های هنر پا گذاشته‌اند تا کار را به عنوان «نیروی خودی» به دست بگیرند.

انتخابات؛ مسجد در جایگاه ماشین رای

بخش مهمی از تقویت مساجد به عنوان پایگاه حکومت، برای تسهیل پروژه بزرگ مهندسی انتخاباتی و سیاسی صورت می‌گیرد. مساجدی که دهه‌هاست به عنوان تریبون روحانیت مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اکنون کارکرد پرورش رای هم پیدا کرده‌اند.

نیروهای متعهد به نظام و یا وابستگان مالی، اعتقادی و سیاسی حکومت قرار است این نهاد را ستاد غیررسمی انتخاباتی کنند تا به طور کامل معنای انتخابات به مفهوم جدیدی ارتقا یابد. علیرضا پناهیان، سخنران دفتر خامنه‌ای، با تاکید بر نقش مساجد در انتخابات از«تغییر ساختار سیاسی کشور» سخن گفته است.

صندوق‌هایی که کمترین میزان مشروعیت و اقبال عمومی را در ادوار اخیر داشته‌اند، اکنون می‌توانند به راحتی با سازماندهی نیروهای اقلیت حامی حکومت در نهادهای مذهبی مثل مسجد، به راحتی نام‌های مورد نظر حکومت را برای کرسی‌های مجلس، شورا و حتی ریاست‌جمهوری تضمین کنند.

این سازماندهی دستوری و ایدئولوژیک برای مهندسی انتخابات، در نامه‌ای که رییس مرکز رسیدگی امور مساجد در سال ۱۴۰۰به امامان مساجد نوشت، عیان شد؛ جایی که او تاکید کرد از فرصت برگزاری نماز جماعت برای شکل‌دهی ذهن مردم استفاده شود.

در جایی که احزاب و تشکل‌های غیردولتی مستقل امکان شکل‌گیری، فعالیت و یا حفظ موجودیت ندارند، مساجد و نهادهای مذهبی در کنار پایگاه‌های نظامی همچون سپاه و بسیج، نمایش رقابت و انتخابات را اجرا می‌کنند.

به این صورت انتخابات به روندی هیاتی و بیعتی با محوریت نیروهای «گوش به فرمان مسجدی» تبدیل می‌شود.

حکمرانی؛ مسجد محل تصمیم‌سازی

مسجد برای جمهوری اسلامی نه تنها کارکرد فرهنگی، انتخاباتی،‌آموزشی و اجتماعی دارد بلکه قرار است در بلندمدت به سازوکار سیاستگذاری محلی تبدیل شود.

معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی و نماینده خامنه‌ای در استان هرمزگان با بیان اینکه در اسلام مسجد «مرکز حکمرانی» است و امام جماعت باید مسجد را «محور حکمرانی منطقه» کند، این سیاست را آشکار کرده‌اند. قرار است مدیریت حکمرانی محلات در این سیاست به امامان جماعت داده شود.

جالب توجه آن‌جاست که این طرح تنها از سوی دستگاه‌های دولتی تشویق و اجرا نمی‌شود، بلکه بازوهای نظامی و سیاسی هم دارد.

حسین ملانوری، معاون حوزه‌های علمیه پرده از این پروژه چندبعدی برداشته و گفت که برای احیای کارکرد‌های مسجد، سپاه پاسداران طرح «محله اسلامی»، سازمان تبلیغات اسلامی طرح «امام محله» و حوزه علمیه طرح «مسجد تراز» را در دستور کار دارند.

نشست حکومتی با عنوان «الگوی تحقق محله اسلامی»

منصوبان رهبر جمهوری اسلامی در استان‌ها هم این پروژه را عادی‌سازی می‌کنند. نماینده خامنه‌ای در کرمانشاه خواستار نقش‌آفرینی مساجد در مدیریت محلات شده و رییس «بنیاد فقهی مدیریت اسلامی» از طرح حکومت برای تبدیل محلات شهری و روستایی به «جمهوری اسلامی‌های کوچک» خبر می‌دهد.

نهایتا حکومت مساجد را جایگزین نهادهای مدنی مثل شوراهای شهر و محله می‌کند و از طریق امامان جماعت که وابسته مالی، سیاسی و ایدئولوژیک حکومت هستند، این محلات را کنترل می‌کنند.

از بعد پشتیبانی سخت برای این پایگاه‌های ایدئولوژیک در محلات هم قرار است حکومت از طریق بسیج و گشت‌های آن در محلات کنترل مردم و مناطق را در دست می‌گیرد.

امور مدنی؛ از ازدواج تا دعاوی حقوقی در مساجد

اگرچه از سده‌ها قبل و به خصوص از زمان صفویان، دخالت روحانیت در امور اجتماعی و مدنی از عقد نکاح و طلاق گرفته تا تدفین نهادینه شد، اما امروز جمهوری اسلامی در صدد است به شکل مدرن‌تری امور مدنی مردم تحت سیطره مساجد در آورد.

این واگذاری از حوزه ورزش گرفته تا مراسم ازدواج و عروسی و ختم را در بر می‌گیرد.

از یک سو دبیر هیات اندیشه‌ورز ستاد کانون‌های مساجد خواستار نصب وسایل ورزشی و سرگرمی در مساجد می‌شود و از سوی دیگر پایگاه اینترنتی حوزه علمیه از اختصاص مکان‌هایی در برخی مساجد برای ازدواج و عقد خبر می‌دهد.

اگر هم بردن تفریح به مساجد برای حکومت سخت باشد، سعی می‌کنند مساجد را به محل تفریح ببرند. این تاکتیک در سخنان علیرضا زاکانی،‌ شهردار تهران آشکار است که گفته «در پارک‌ها مسجد می‌سازیم

تعریف کارکردهای جدید برای مساجد تا آنجا پیش رفته که یک عضو مجلس خبرگان رهبری حتی خواستار برگزاری مراسم عروسی در مساجد شده است.

برگزاری مراسم عقد و ازدواج در یک مسجد مشهد

با این خط مشی، مهم‌ترین نهادها و آیین‌های اجتماعی تحت سیطره مساجد و روحانیت در می‌آیند.

فراتر از امور ساده مدنی، حتی مسائلی با ماهیت قضایی و روانشناسی نیز قرار است به مساجد سپرده شود. دادستان تهران گفته که در سال ۱۴۰۲ بیش از صد جلسه قضات با شهروندان در مساجد برگزار شد.

همچنین تحت عنوان پروژه «مسجد محله‌محور»، مسجد به مرجع حل و فصل اختلافات حقوقی و قضایی و همچنین خانوادگی تبدیل شده است. روزنامه جوان در سال ۱۴۰۱ به نقل از «مدیرعامل سازمان داوری هدایت» گزارش داد که امامان جماعت در جایگاه قاضی و روانشناس به قضاوت در زمینه روابط و مشکلات خانوادگی مردم می‌نشینند.

سایت رهبر جمهوری اسلامی هم در مطلبی در این حوزه تایید کرده که حکومت «حل اختلاف» و هم عاملیت آن را از مراجع انتظامی و قضایی به مساجد و امامان جماعت واگذار می‌کند.

این کارکردهای مدنی، ‌قضایی و حقوقی در کنار نقش سنتی و تاریخی مساجد در فعالیت‌هایی مثل خیریه و مذهبی، فرصت سازماندهی و اعمال نفوذ عمیق‌تر روحانیون را مهیا می‌کند.

الگویی برای حفظ حکومت

رهبران و حکومت‌های اقتدارگرا به خوبی از یکدیگر تکنیک‌ها و روش‌های حفظ نظم موجود و ساختار سیاسی را می‌آموزند و به کمک یکدیگر می‌آیند.

در ایران به نظر می‌رسد پس از تحکیم و تعمیق ایدئولوژی اسلامی در قوانین و نهادها، جمهوری اسلامی قصد دارد با بهره‌گیری از مدل موثر گروه «اخوان‌المسلمین» در کشوری مثل مصر برای بسیج عمومی، پایگاه‌های اجتماعی خود را تقویت کند.

با به کارگیری و بومی‌سازی این مدل حکومت سعی دارد آن‌طور که رییس مرکز ارتباطات دولت و روحانیت گفته «در مساجد برای نظام سرباز و سردار» تربیت کند.

از یک سو، حکومت در بودجه خود در سال‌های اخیر به شدت سرمایه‌گذاری روی نهادهای مذهبی به خصوص مساجد را افزایش داده تا آن‌ها را در همه نقاط جغرافیایی، طبقات اجتماعی و محلات شهری و روستایی گسترش دهد.

افزایش سه برابری از حدود ۲۵ هزار به ۷۵ هزار تعداد مساجد از زمان تاسیس جمهوری اسلامی و افزایش بودجه ساخت و فعالیت مساجد نشان از این سرمایه‌گذاری دارد.

جامعه‌ای که از ازدواج تا انتخابات با مسجد و امام مسجد کنترل شود، خواسته یا ناخواسته همه حوزه‌های خصوصی و عمومی زندگی‌اش را زیر سایه حکومت تمامیت‌خواه اقتدارگرا از دست رفته می‌یابد.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

گفت‌وگوی ویژه
تیتر اول با نیوشا صارمی
جهان‌نما
چشم‌انداز

شنیداری

پادکست‌ها