اصلاحطلبان این روزها روی «محمدمهدی میرباقری» حساس شدهاند که از او با عنوان پدر معنوی جدید جریان پایداری و جانشین محمدتقی مصباح یزدی یاد میشود. از عباس عبدی گرفته تا روزنامه هممیهن، همه درباره حضور او در قدرت هشدار میدهند.
عبدالرضا داوری، از نزدیکان سابق محمود احمدینژاد، صحبتهای او را مغایر نظرات علی خامنهای میداند و محمدحسین خوشوقت، برادر زن مصطفی، فرزند ارشد خامنهای، نسبت به نظرات ارتجاعی او هشدار میدهد.
میرباقری کیست؟
محمدمهدی میرباقری، روحانی ۶۳ ساله، اصالتا اهل قم است که هشت سال پیش پایش به مجلس خبرگان باز شد. او که از سال ۱۳۷۹ رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم شده است، سابقه مدیریت خاص یا فعالیت سیاسی چندانی ندارد.
تلاش برای برجسته کردن نام او در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی از جمله صدا و سیما، مورد توجه اصلاحطلبان قرار گرفته است.
آنها اعتقاد دارند میرباقری قرار است جای مصباح یزدی را بگیرد و پدرخوانده جدید جبهه پایداری شود.
گمانهزنیهای جسته و گریختهای هم از احتمال جانشینی او بعد از مرگ خامنهای مطرح میشود که با توجه به اینکه او هیچ سمت اجرایی یا رتبه حوزوی خاصی نداشته، به نظر زیاد جدی نمیرسد.
در این فضا، به نظر میرسد اصلاحطلبان جمهوری اسلامی او را برای پروژه دوقطبیسازی جدید، چهره ایدهآلی یافتهاند.
ریشه در «حزب برادران»
در دوران رضا شاه پهلوی، جمعیتی در شیراز دست به تاسیس حزبی به نام «حزب برادران» زد. حزبی که از به هم پیوستن هیاتهای مذهبی شیراز تشکیل شد.
در راس تشکیلات این حزب در آن زمان، نورالدین شیرازی، از مراجع شیعه شیراز قرار داشت.
یکی از شروط عضویت در حزب برادران مثبت بودن استخاره به قرآن بود.
این تشکیلات پس از تاسیس در شیراز در پی توسعه فعالیتهای خود بود.
در سال ۱۳۲۱، در جریان سرمای شدید شیراز، حزب برادران یک شرکت سوخت در این شهر تاسیس کرد و با تامین هیزم برای مردم، طرفدارانی به دست آورد.
نورالدین شیرازی یک کاروان زیارتی هم به سمت مشهد به راه انداخت و از این طریق با سخنرانی در شهرهای واقع در مسیر، هوادار جذب کرد. او از طرفداران محمد مصدق در جریان ملی کردن صنعت نفت بود و سخنرانی مصدق را از بلندگوهای مجلس پخش میکرد.
این شخص فرزندی به نام منیرالدین هاشمی داشت که از روحانیون انقلابی سال ۱۳۵۷ بود.
منیرالدین در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش داشت و موسس فرهنگستان علوم اسلامی قم بود. جایی که ریاستش پس از مرگ او، به میرباقری رسیده است.
هر چند میرباقری فهرستی بلند بالا از استادانش را در رزومههای خود آورده اما بیش از هر کس از بنیانگذار فرهنگستانی که از سال ۱۳۷۹ رییس آن شده تاثیر گرفته است.
او در تبلیغات شهری نوروز ۱۴۰۳، تهران را شهر نور و منیر نامید. روزنامه هممیهن این نکته را به عنوان نشانی از ارادت او به منیرالدین هاشمی توصیف کرد.
روایت بد و بدتر، این بار در جانشینی رهبری
عبدالرضا داوری، مشاور پیشین احمدینژاد و هوادار این روزهای اصلاحطلبان، ابتدا شنبه ۲۳ تیر در حساب شبکه ایکس (توییتر سابق) خود، در مطلبی به تمجید از مجتبی خامنهای، فرزند رهبر جمهوری اسلامی پرداخت.
او در نوشته کوتاه خود، مجتبی را عامل حفظ کشور از ایدههای ارتجاعی و پروژه کره شمالی کردن ایران معرفی کرد.
داوری به فاصله کمی از پست قبلی، بهطور سلسلهوار مطالبی درباره میرباقری و ایدههای ارتجاعیاش منتشر کرد.
اما داوری در این مسیر تنها نیست.
عباس عبدی، از چهرههای اصلاحطلب و محمدحسین خوشوقت، فرزند عزیزالله خوشوقت، از صادرکنندگان فتوای قتلهای سیاسی موسوم به زنجیرهای و مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی هم از همراهان داوری در این مسیر هستند.
خوشوقت که برادر زن مصطفی، فرزند ارشد رهبر جمهوری اسلامی هم به شمار میرود، میرباقری را ادامهدهنده راه استادش، منیرالدین هاشمی میداند که مخالف علوم جدید بوده است.
میرباقری گفته است: «پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام سختی و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما راه خود را انتخاب کردهاند. برخی میخواهند ایران را مانند ژاپن و آلمان کنند.»
همین گفتههای او را عبدی به طعنه نشانه رفته و نوشته که اگر ذرهای گرسنگی در این چهره دیدید، مردم را خبر کنید: «همین سخنان هم از روی سیری و آسایش است، چون انسان گرسنه و در حال سختی به این حرفها فکر هم نمیکند.»
خامنهای خوب، میرباقری بد
اصلاحطلبان برای رد ایدههای میرباقری دست به دامن نظرات علی خامنهای شدهاند. آنها با اشاره به سخنرانی میرباقری که در آن به مولانا تاخته، سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی را در مدح مولانا پیش کشیدهاند.
آنها به قدردانی از مصباح یزدی، پدرخوانده سابق جریان پایداری هم پرداختهاند و یادآوری میکنند چون خامنهای هوادار نظرات علی شریعتی بوده، مصباح یزدی در سخنان عمومی خود علیه شریعتی حرفی نمیزد.
در مقابل میرباقری با اینکه خامنهای، مولانا را «اصل اصل اصول دین» دانسته است، به خود جرات میدهد آشکارا با مولانا مخالفت کند.
توسل ناگهانی اصلاحطلبان به خامنهای برای حمله به میرباقری و نامزد مورد حمایت او، سعید جلیلی، رویهای آشناست.
اصلاحطلبان سالها از اصولگرایان بابت پروندهسازیهای اینچنینی شکایت داشتند.
مردم کوچه و بازار برای توصیف این شکل از حملات حکایت مشهوری دارند با این مضمون که «عکس امام را پاره کرده»؛ کنایهای که نشانگر پروندهسازیهای اوایل انقلاب، با توسل به هاله تقدس تنیده شده به گرد رهبر جمهوری اسلامی است.
حالا ظاهرا با استناد به تضاد نظرات میرباقری درباره شریعتی و مولانا با نظرات خامنهای، این اعتقاد وجود دارد که او «عکس خامنهای را پاره کرده است».