در روزهای اخیر، بمبارانهای شدید منطقه ضاحیه در بیروت، که مقر حزبالله است، خبرساز شده است. این بمبارانها تصادفی نیستند و بهطور مستقیم به دکترین ضاحیه مربوط میشوند که از سال ۲۰۰۶ بهعنوان یک شیوه جنگی ویژه از سوی اسرائیل معرفی شده است.
بنیانگذار این دکترین، ژنرال گادی آیزنکات، از فرماندهان وقت ارتش اسرائیل است. در جنگ ۲۰۰۶ بین حزبالله و اسرائیل، فرماندهان ارتش اسرائیل دستور بمبارانهای شدید ضاحیه را صادر کردند که منجر به تخریبهای گستردهای در این منطقه شد.
پس از پایان جنگ، آیزنکات در سخنرانی خود این روش جنگی را بهعنوان استراتژی اسرائیل در برابر گروههای شبهنظامی مانند حزبالله و حماس اعلام کرد و نام آن را دکترین ضاحیه گذاشت.
ژنرال آیزنکات، که دارای تحصیلاتی در تاریخ و علوم سیاسی است و پسرش نیز در جنگ با حماس کشته شده؛ این دکترین را بر پایه تخریب گسترده و پاسخ نامتناسب به حملات دشمن تعریف میکند. او بر این باور است که پاسخ باید به حدی شدید باشد که هم مجازاتی برای گذشته و هم درسی برای آینده باشد. این روش بهگونهای طراحی شده که دشمن حتی به فکر حمله به اسرائیل نیفتد.
طبق دکترین ضاحیه، اسرائیل باید به حملات گروههایی مانند حماس و حزبالله بهگونهای پاسخ دهد که تمام مقرها و انبارهای مهمات آنها را نابود کرده و زیرساختهای شهری را تخریب کند.
هدف این است که مناطق تحت کنترل این گروهها برای حامیانشان غیرقابل سکونت شود. این دکترین با انتقادات فراوانی مواجه است و برخی آن را «دومیساید» یا تخریب زیر ساختها و غیرقابل سکونت کردن مناطق مسکونی در اثر حملات نظامی میدانند.
آیزنکات همچنین توضیح داده است که این استراتژی در سه مرحله اجرا میشود: ابتدا، هدفها و تهدیدهای فوری شناسایی و مورد حمله قرار میگیرند. سپس، به ساکنان هشدار داده میشود که منطقه را ترک کنند و در نهایت، بمبارانهای شدید برای تخریب اهداف نظامی آغاز میشود؛ فرماندهان و رهبران این گروهها هم طبق فهرستی که از قبل آماده شده کشته شوند و در نهایت اگر لازم شد ارتش باید آماده ورود به جنگ کامل هم باشد.
سوال مهم این است که آیا اسرائیل از دکترین ضاحیه در حمله به جمهوری اسلامی نیز استفاده خواهد کرد؟ مقامات اسرائیل بهطور رسمی در این باره صحبت نکردهاند، اما تهدید کردهاند که به حملات موشکی سپاه پاسخی بازدارنده خواهند داد.
به نظر میرسد اسرائیل در پاسخ به حملات، همچنان اصل پاسخ نامتناسب را مورد توجه قراردهد و حملاتش فراتر از آنچه جمهوری اسلامی انتظار دارد، باشد اما به احتمال بسیار بخشی از دکترین ضاحیه را در مورد حمله به جمهوری اسلامی اجرا نخواهد کرد و آن حمله به مناطق شهری است.
اسرائیل ممکن است برای تخریب زیرساختهای کلیدی و مراکز نظامی جمهوری اسلامی از دکترین ضاحیه استفاده کند، اما به احتمال بسیار از حمله به مناطق شهری خودداری خواهد کرد.
این رویکرد به دلیل شناخت اسرائیل از مخالفت بخش مهمی از مردم ایران با حکومت جمهوری اسلامی و احساسات مثبت برخی مردم ایران نسبت به اسرائیل است. به همین دلیل، به نظر میرسد که اسرائیل بهدنبال بمباران شدید مراکز نظامی و تخریب زیرساختها و تاسیسات مهم جمهوری اسلامی باشد.
دلیل اینکه پاسخ اسرائیل به حمله سپاه نیز به تاخیر افتاده، ممکن است به مساله هماهنگیهای لازم با آمریکا و میزان آمادگی آمریکا برای مشارکت در این حملات مربوط باشد. آمریکا اعلام کرده که همیشه از اسرائیل حمایت خواهد کرد، اما هنوز مشخص نیست که در عملیات تهاجمی نیز به چه میزان حاضر به مشارکت خواهد بود. اگر اسرائیل طبق دکترین ضاحیه به جمهوری اسلامی حمله کند، ممکن است توازن قوا در خاورمیانه بهطور جدی تغییر کند و شاهد درگیریهای گستردهتری باشیم.